نارسایی حاد کلیه


به از کار افتادن یا کاهش عملکرد کلیه به شکل ناگهانی که سبب افزایش میزان سموم دفعی کلیه در خون می شود اطلاق می گردد . این زمان می تواند بین چند ساعت تا چند روز باشد در این حالت اندازه کلیه ها در سونوگرافی و KUB طبیعی می باشد . در حات عادی حدود 25% برونده قلبی را کلیه ها دریافت می کنند که معادل 1100ml/min می باشد که اگر بر اساس پلاسما بیان شود حدود 800ml/minمیزان جریان پلاسما در کلیه ها می باشد . از میزان پلاسمایی که وارد کلیه ها می شود ، حدود 20% آن داخل فضای ادراری فیلتره می شود که این حجم از پلاسمای فیلتره شده در هر دقیقه فیلتراسیون گلومرولی(GFR) گفته می شود که حدود 120ml/min می باشد .
کاهش GFR به میزان 60 – 40 % مقدار طبیعی ، تغییر واضحی در فعالیت کلیه ها ایجاد نمی کند ولی وقتی به 40 – 20 % میزان واقعی خود برسد آنگاه ازتمی و نارسایی حاد کلیه به وجود خواهد آمد . نارسایی حاد کلیه در حدود 5% کل بیماران بستری در بخش های داخلی ، جراحی و 30 – 20 % بیماران بستری در بخش های ICU بروز می کند که میزان مرگ و میر آن 70 – 20 % می باشد .

الیگوری 50 % موارد نارسایی کلیوی حاد را تشکیل می دهد و تا 80 % مرگ و میر دارد . ATN) acute tubular necrosis) تقریبا علت 90% تمامی موارد نارسایی کلیوی حاد را تشکیل می دهد . بازگشت عملکرد کلیوی بستگی به وسعت اسکار و نابودی نفرون های عملکردی دارد که طی اپیزود حاد نارسایی کلیه رخ داده است .
نارسایی حاد کلیوی به صورت الیگوری ، آنوری یا حجم ادرار طبیعی بروز می کند .
- الیگوری ( oliguria = حجم ادرار کمتر از 400ml/day) شایعترین وضعیت بالینی در نارسایی حاد کلیوی می باشد .
- آنوری ( onuria = حجم ادرار کمتر از 50ml/day )
- برون ده ادراری طبیعی به آن حد شایع نیست .

علل نارسایی حاد کلیه :
به سه علت عمده ایجاد می شود :
- Pre Renal ( کاهش پرفیوژن کلیه )
- Intera Renal ( صدمات بافت کلیه )
- Post Renal ( انسداد در برابر جریان ادرار )

Pre Renal :
مربوط به اختلال در پرفیوژن کلیه ها و سقوط سرعت فیلتراسیون گلومرولی (GFR) می باشد که می تواند اشکال در حجم عروق باشد .- هایپوولمی
- خونریزی
- دهیدراتاسیون
- استفراغ
- ساکشن معدی
- دیابت بیمزه
- دیابت شیرین
- درناژ زخم
- سیروز
- اسهال
- استفاده نا مناسب از دیورتیک ها
- تعریق زیاد
- سوختگی ها
- پریتونیت
- کاهش برون ده قلبی
- نارسایی احتقانی قلب
- انفارکتوس میوکارد
- تامپوناد
- دیس ریتمی ها
- وازودیلاسیون سیستمیک
- سپسیس
- هیپوتانسیون
- نارسایی قلبی
- انواع شوک ها ( هایپوتانسیون ، سپتیک ، کاردیوژنیک )
کاهش حجم مایع داخل عروق : خون از داخل عروق از دست می رود مثل ضربات وارده به عروق با اجسام سخت از قبیل ترکش و خمپاره ، خونریزی از دستگاه گوارش و از دست دادن پلاسما از موضع سوختگی
کاهش حجم مایع خارج عروقی : مثل اسهال و استفراغ و تعریق زیاد که در مناطق گرم و کوهنورد ها دیده می شود و ممکن است فرد را دچار ARF نماید . به دوعلت دیگر نیز این وضعیت رخ می دهد :
1- تعریق زیاد در حین انجام فعالیت ( از دست دادن پتاسیم و نمک و عدم نوشیدن مایعات کافی )
2- ضربه (سندروم رابدومیولیز ): که فرد را دچار انهدام عضلات و دفع زیاد میوگلوبین می کند که باعث آسیب کلیوی می شود ( مثل سندروم لهیدگی در زلزله )
شیفت مواد داخل عروق به خارج از عروق : در آسیت پدیده هیپرآلدسترونیسم ثانویه رخ می دهد . آنژیوتانسین در این بیماران زیاد است و روی مرکز تشنگی اثر میگذارد . پانکراتیت و پریتونیت نیز از علل دیگر شیفت مایع هستند .
تامپوناد پریکارد : بین دو لایه پریکارد مقداری مایع در حالت عادی وجود دارد که در شرایط مرضی این میزان افزایش می یابد و تامپوناد ایجاد میگردد . این مساله بدون اینکه اشکال در گردش خون به وجود آورد موجب می شود که خون آئورت و در نتیجه خون کلیه ها کم شود که منجر به ARF می گردد .
علل کلیوی (Renal) یا علل پارانشیمال :
معمولا به علت صدمه ساختمانی در گلومرول یا توبولهای کلیه به وجود می آید . دارو های نفروتوکسیک به ATN منجر شده که در نهایت عملکرد کلیه متوقف می شود . در سوختگی ها و صدمات همراه باله شدگی بافت ها ، میوگلوبولین و Hb آزاد می شود که باعث ایسکمی یا اثرات سمی روی کلیه ها یا هر دو می شود . واکنش های شدید به علت ترانسفوزیون خون نیز ممکن است باعث ATN شود . در این حالت Hb ناشی از همولیز با فیلتراسیون گلومرولی به توبوول ها می رسید و غلظت آن در این محلول آنقدر بالا می رود که در توبول های کلیه رسوب می کند .
از علل دیگر :
- دارو ها بخصوص NSAID ها ، امینوگلیکوزید ها ( جنتامایسین و توبرامایسین ) مواد حاجب پرتونگاری
- فلزات سنگین ( سرب و جیوه )
- HUS
- لوپوس اریتماتوز
- سندروم گودپاسچر
- واسکولیت
- حلال ها و مواد شیمیایی
- عفونت ها
- پیلونفریت حاد
- گلومرولونفریت حاد
- انسداد شریان کلیوی
- ترومبوز ورید کلیوی

در بیماری های گلومرولی فضاهای مویرگی با تجمع سلولها ی التهابی مسدود می شود و مانند این است که رگ بسته شده و دیگر ادرار تولید نمی شود یعنی خونی از آن عبور نمی کند تا از صافی گذشته و ادرار اولیه تولید کند .
مواد حاجب به علت این که دفع اسد اوریک را زیاد می کنند باعث انسداد ناشی از رسوب ناگهانی اسید اوریک داجل لوله ها می شوند و چون اسید اوریک یک ملح غالب در ادرار است به علت افزایش دفع ، بخصوص در حالت ادرار اسیدی درلوله ها رسوب می کند و فرد دچار ARF می شود .
- علل Renal و pre Renal اکثرا تواما ایجاد می گردند و در زمان بروز هر کدام بایستی به علل دیگر توجه داشت .
علل Post Renal ( پس کلیوی ) :
این مشکل می تواند مربوط به عملکرد هر دو کلیه یا تنها یک کلیه و انسداد در مجاری ادراری ، لگنچه ، داخل حالب ، سنگ ، تومور ، هایپر پلازی خوش خیم پروستات ، تنگی و لخته خون می باشد که معمولا به دلیل انسداد در قسمت های دیستال نسبت به کلیه ها ایجاد شده و فشار در توبول های کلیوی افزایش یافته و در نهایت سرعت فیلتراسیون گلومرولی کاهش می یابد .


مراحل ARF :
- 1- فاز حمله :
الگوی برون ده ادراری چه الیگوری چه غیر الیگوری یا به ندرت آنوری که در شروع ATN رخ می دهد برای ارائه تشخیص پیش آگهی در هر بیمار مفید است .
- 2 - فاز الیگوری یا غیر الیگوری :
الگوی برون ده ادراری که برای بار اول در طول ATN مشاهد می شود مشخصات فاز دوم را تعیین میکند و به صورت الیگوری یا غیر الیگوری ظاهر می شود . الیگوری شکل کلاسیک ATN بوده که با میزان مرگ و میر 70 – 50 % در بیماران بحرانی همراه است . غیر الیگوری نشانه آسیب کمتر بوده مرگ و میر به 26% کاهش می یابد .
در فاز الیگوری برون ده ادراری کمتر از 30ml/h بوده و کلیه ها فاقد توانایی تغلیظ ادراری می باشند در نتیجه ادرار دفعی رقیق بوده و هیچ مایع ، الکترولیت یا محصولات زائدی ندارد . این بیمار غالبا با بیماری بحرانی و پیچیده ای روبرو می شود که درمانش مشکل است . در نتیجه غلظت سرمی موادی که به وسیله کلیه دفع می شوند افزایش می یابد ( مثل اوره ، کراتینین ، اسد اوریک ، اسید های آلی و کاتیون های داخل سلول مثل پتاسیم و منیزیم ) در حالت غیر الیگوری ممکن است بیمار مقادیر طبیعی ادرار ( 2 لیتر در شبانه روز یا بیشتر ) را هم علی رغم کاهش کارکرد کلیوی دفع نماید .
- 3 - مرحله دیورز :
در این مرحله کلیه ها به سمت دیورز می روند تا فعالیت از دست رفته خود را باز یابند البته این روند به شدت آسیب اولیه بستگی دارد . میزان ادرار ظرف 3 روز به مرور افطایش یافته و به سطوح نرمال خود باز میگردد .
- 4 - فاز بهبودی :

علائم در ARF :
با بروز اختلال در مکانیسم های تنظیمی طبیعی کلیه ، تقریبا تمام دستگاه های بدن به نوعی درگیر می شوند .
- علائم عمومی :
- ظاهر بیمار بسیار بدحال و خواب آلود است
- تهوع
- استفراغ
- اسهال مداوم
- خشکی مخاط ( به علت دهیدراتاسیون)
- تنفس بدبو ( بوی ادرار )
- افسردگی
- گیجی
- علائم عصبی – عضلانی ( گرفتگی عضلانی به علت اختلال در متابولیسم کلسیم ، سدیم ، پتاسیم و فسفر )
- نوریت محیطی
- اختلال شنوایی و لرزش
- اتلاف خون از طریق ضایعات اورمیک دستگاه گوارش
- کم شدن نسج کلیوی و کاهش تولید اریتروپویتین
- خونریزی
- کاهش یافتن عمر گلبول های قرمز در محیط اورمیک
- وجود همولیز خفیف
- کمبود ویتامین های خونساز در اثر محدودیت رژیم غذایی و استفراغ و کمبود آهن
- کاهش تاثیر اریتروپویتین روی سلول های خونساز مغز استخوان
- تغیییرات ادراری : برون ده ادراری متغیر می باشد .
- ادرار خونی ممکن است وجو داشته باشد
- وزن مخصوص ادرار پایین بوده
- میزان سدیم ادرار کاهش می یابد
- گاه سدیم ادرار طبیعی بوده و کاست های ادراری مشاهده می شود .
- علائم گوارشی :
- تهوع
- استفراغ
- خونریزی های گوارشی
- علائم متابولیک :
1- هیپوناترمی : پمپ سدیم پتاسیم از کار می افتد و سدیم نمیتواند از سلول خارج شود ، داخل سلول مانده و آب هم به دنبالش می رود و تورم سلول داریم به علت مصرف دارو های مدر نیز بیماران دچار تعادل منفی سدیم می شوند . این حالت بیشتر در اثر دهیدراسیون بیش از حد رخ می دهد چرا که از یک طرف تولید ادرار کاهش یافته و از طرف دیگر بیمار مایعات را به صورت وریدی یا از راه خوراکی مصرف می کند ، که این مایعات فاقد سدیم یا دارای سدیم کم می باشد در این حالت سرم رقیق شده و غلظت سرمی سدیم کاهش می یابد . هنگامی که مقدار داره ها و مایعات را نتوان به سطح قابل اعتمادی کاهش داد برای رفع مایع اضافی و اصلاح تعادل نیاز به دیالیز می باشد .
- ضعف عضلانی ، پرش عضلانی ، تیرگی شعور ، هذیان ، اغما و تشنج از علائم هایپوناترمی هستند .
2 - هایپرکالمی : ناتوانی در دفع پتاسیم و کاتابولیسم پروتئین ها باعث ورود مقدار زیادی پتاسیم داخل سلول به مایعات بدن در نتیجه افزایش خطرناک پتاسیم خون می شود . مصرف غذاهای حاوی پتاسیم ، دارو های داخل وریدی ، ملح پتاسیم ، پنی سیلین ، جابجا شدن پتاسیم به خارج سلول در پاسخ به اسیدوز متابولیک از علل بروز هایپر کالمی می باشند .
انجام ECG و بررسی مقادیر آزمایشگاهی پتاسم سرم مهم می باشد .
- فلج ( دیستال به پروگزیمال ) ، اختلالات ریتم قلبی و ایست قلبی از عوارض هایپر کالمی می باشد .
3 - هایپوکلسمی : ویتامین D در این بیماران فعال نشد و جذب کلسیم مختل می شود در مقابل افزایش فسفر ، میزان کلسیم کاهش می یابد .
4 - هایپر منیزمی : منیزیم دفع نشده و غلظت سرمی اش بالا می رود . به همین دلیل به بیماران دچار نارسایی کلیوی ملین های حاوی منیزیم داده نمی شود .
- مشکلات ریوی : علائم شامل :
- تنفس کاسمال
- افیوژن پلور
- پنومونی
- ناتوانی در دفع مواد زائد متابولیک : کاهش عملکرد کلیه ها توانایی بدن را در دفع مواد زائد متابولیک تغییر می دهد و اورمی را به وجود می آورد . در این حالت میزان نیتروژن اوره خون و کراتینین سرمشدیدا افزایش می یابد . علائم اورمی شامل :
- تظاهرات عصبی
- تیرگی شعور
- تشنج
- اغما
- آستریکسی
- خونریزی گوارشی
- پریکاردیت
- علائم قلبی – عروقی : افزایش حجم مایعات در گردش و در نتیجه CHF داریم . به علت عدم تعادل الکترولیت ها خصوصا پتاسیم بی نظمی و اختلال ضربان قلب یا آریتمی رخ می دهد . پریکاردیت به علت مسمومیت خون با مواد حاصل از متابولیسم مواد غذایی و دارو ها ایجاد می شود هایپوتانسیون نیز شایع هستند .
- سیستم پوششی بدن : تغییرات بافت و انسجام پوست و افزایش حساسیت نسبت به خونمردگی از جمله مشکلات متداول در بیماران اورمی است . خارش زیاد باعث ایجاد ناراحتی در این بیماران می باشد . که به علت تشکیل توکسین های اورمی روی پوست است . این توکسین ها روی پوست منجر به خشکی و تشکیل صفحه سفید و نازکی به عنوان شبنم اورمی می شوند ، بیمار بسیار رنگ پریده به نظر می رسد ، کوفتگی ، اکیموز و پتشی نیز ممکن است داشته باشیم ، ادم در کل اندام ها نیز بسیار شایع می باشد .
- اسیدوز متابولیک : هنگامی که ترشح یون هیدروژن و تولید یون بیکربنات در توبول ها تقلیل یابد اسیدوز روی میدهد . PH خون کاهش می یابد و میزان CO2 افت می کند و نشانه های سیستم عصبی مرکزی از خواب آلودگی گرفته تا استوپور و اغما ممکن است ظاهر شوند .
اگر چه ریه ها در جبران کامل افزایش بار اسید ناتوان هستند اما به تعیین میزانی که در آن اسیدوز ایجاد می شود و دفعات یا لزوم انجام دیالیز کمک می کنند . ریه ها در جبران افزایش بار اسیدوز متابولیک اقدام به دفع بیشتر Co2 مکنند و تنفس کاسمال در اینجا مشهود است . در اینجا لازم است که میزان پروتئین مصرفی بیمار در رژیم غذایی کاهش یابد . تا از تشدید اسیدوز متابولیک پیشگیری شود .
مراقبت و درمان :
غربالگری و شناسایی تمامی بیمارانی که در معرض خطر ARF هستند بسیار مهم می باشد . ( پیشگیری قبل از درمان ) همه بیماران ARF نیاز به اقدامات حمایتی مانند تنظیم آب و الکترولیت ها اسید و باز ، مراقبت از عوارض مانند عفونت ها و مشکلات گوارشی دارند . بیماران باید از نظر اختلال اب و الکترولیت و علائم بالینی اورمی تحت نظر بوده و درمان های مناسب دریافت کنند ، کلیه ها توانایی قابل ملاحظه ای برای رهایی از آسیب دارند . به همین دلیل هدف درمانی نارسایی حاد کلیه نگهداری تعادل شیمیایی طبیعی و پیشگیری از عوارض است به شکلی که بافت کلیه ها بهبود و کار کلیه برگردد .
دیالیز برای جلوگیری از عوارض خطرناک اورمی ، الکترولیتی ( نظیر هایپرکالمی ) و پریکاردیت استفاده مشود . استفاده از دیالیز باعث اصلاح طولانی تر اختلالات بیوشیمیایی ، امکان مصرف آزادانه مایعات ، پروتئین ، سدیم و کاهش تمایل بیمار به خونریزی می شود .
ازتمی پیش کلیوی به وسیله خونرسانی کلیوی کافی و نارسایی پس کلیوی با رفع انسداد درمان می شوند . درمان ازوتمی داخل کلیوی حمایتی است و با برطرف ساختن عوامل مسبب ، درمان نارسایی پیش کلیوی و پس کلیوی و اجتناب از عوامل خطر ساز همراه ایجاد می شود .

- حفظ تعادل مایعات بر اساس وزن روزانه ، اندازه گیری های متوالی فشار ورید مرکزی ، غلظت های سرم و ادرار ، دفع مایع ، فشار خون و وضعت بالینی بیمار انجام می گردد .
- مصرف مایعات خوراکی ، تزریقی ، درناژ معدی ، تخلیه مدفوع ، درناژ زخم و تعریق محاسبه می شوند . تا پایه ای برای جایگزینی مایع باشند .
- دفع غیر محسوس مایعات از راه پوست و ریه ها و تولید مایع به وسیله روندهای متابولیک طبیعی در میزان تجویز مایع در نظر گرفته می شوند .
- باتجویز مانیتول و فروزماید یا اتاکرینیک اسید می توان با القای دیورز از ایجاد نارسایی کلیوی بعدی پیشگیری کرد .
بیمار به طور روزانه توزین می شود و می توان انتظار داشت که هر روز 1 تا 5 % از وزن بدن خود را از دست بدهد . این حالت در زمانی اتفاق می افتد که بیمار در وضعیت تعادل منفی ازت ( دریافت ناکافی کالری ) قرار دارد و اتلاف وزن نشان دهنده کاتابولیسم بافتی است . اگر بیمار وزن خود را از دست ندهد و یا دچار هایپرتانسیون شود احتمال احتباس مایعات را باید حدس زد .
- برای کاهش پتاسیم می توان از رزین های تعویض کننده یون ( سدیم پلی استیرن سولفونات کایکسیلات ) به صورت خوراکی یا تنقیه استفاده کرد
- در مسمومیت با پتاسیم در مواردی از مخلوط انسولین رگولار و گلوکز یا کلسیم گلوکونات استفاده می شود .
- برای کاهش PH پلاسما می توان از تجویز بیکربنات سدیم استفاده کرد . بیکربانت سدیم برای افزایش PH پلاسما و افزایش PH پلاسما باعث جابجا شدن پتاسیم به داخل سلول ها می شود که نتیجه نهایی کاهش پتاسم پلاسماست .
- تمام منابع خارجی پتاسیم باید حذف کرد
- در زمانی که بیمار نیاز به ترانسفوزیون خون دارد از نظر هایپر کالمی باید کاملا تحت نظر باشد .
- مسائل تغذیه ای :
- پروتئین رژیم غذایی به 0.5 – 0.6 gr/kg محدود می شود .
- نیاز های بدن برای انرژی توسط رژیم غذایی سرشار از کربوهیدرات تامین می شود
- مصرف غذاها و مایعات حاوی پتاسیم و فسفات باید محدود شود ، مصرف پتاسیم به 60 - 40 meq/24h و مصرف سدیم به2gr/24h محدود می شود .
- پس از مرحله دیوریتیک رژیم غذایی پر پروتئین و پر کالری مورد نیاز است و فعالیت های روزانه به تدریج آغاز می شود
- فعالیت و استراحت :
در مرحله حاد برای کاهش فعالیت متابولیک نیاز به استراحت مطلق دارد و برای انجام فعالیت های روزانه زندگی نیازمند کمک می باشد . دوره های استراحت برای حفظ انرژی بیمار مورد تشویق قرار می گیرد .
اقدامات پرستاری :
در مراقبت و درمان مبتلایان به نارسایی حاد کلیه پرستار دارای نقش مهمی می باشد . پرستار باید بیمار را از نظر بروز عوارض کنترل کند و در درمان فوری اختلالات تعادل مایعات و الکترولیت ها شرکت کرده و پیشرفت و پاسخ بیمار به درمان را بررسی نموده و از نظر جسمی و عاطفی بیمار را حمایت کند .
1- حفظ تعادل مایع و الکترولیت :
- محدودیت های مایع ادامه یابد
- مایعات داخل وریدی به دقت پایش شود
- میزان دریافت و برون ده به طور دقیق ثبت شود
- بیمار روزانه وزن شود
- وضعیت بیمار به کرات بررسی شود
- طبق تجویز داروهای فسفات باندر داده شود
- الکترولیتهای سرم پایش شود .
- در طی مرحله دیورز : بیمار از نطر تغییرات وضهیت ذهنی که نشاندهنده سطح پایین سدیم است بررسی شود ، بیمار از نظر بی نظمی در ضربان نوک قلب که نشاندهنده هایپوکالمی است بررسی شود .
2 - تداوم تغذیه :
در مرحله الیگوریک مایعات در مقادیر اندک به بیمار داده شود ، رژیمی با ویژگی های زیر برای بیمار فراهم شود :
- پروتئین محدود
- چربی و کربوهیدرات بالا در زمان محدودیت مصرف پروتئین
- کم پتاسیم در زمان هایپرکالمی
- پر تاسیم در زمان هایپوکالمی
- اقدامات لازم برای رفع ساختن حالت تهوع
3- حفظ تعادل میان استراحت و فعالیت :
- در مرحله حاد ، استراحت در بستر حفظ شود
- به بیمار در فعالیت های روزانه به منظور حفظ انرژی کمک شود
- در صورتی که وضعیت کلیه اجازه می دهد بیمار به حرکت زود هنگام تشویق شود
- دوره های استراحت برنامه ریزی شده فراهم شود .
4- پیشگیری از ایجاد آسیب :
- آگاهی نسبت به زمان ، مکان و شخص مورد بررسی قرار گیرد
- در زمان استراحت در بستر نرده های کنار تخت بالا نگهداشته شوند
- در صورتی که بیمار قادر به راه رفتن می باشد مهارت های حرکتی بررسی شده و حرکت بیمار زیر نظر قرار گیرد
- از نظر علائم خونریزی تحت نظر باشد .
5 - پیشگیری از عفونت :
- بیمار از منابع عفونت دور نگهداشته شود ( ملاقات کنندگان )
- بررسی بیمار از نظر نشانه های عفونت ( تب و عفونت باعث افزایش سرعت متابولیسم و کاتابولیسم می شوند )
- کاتتر های دائمی حتما ضد عفونی شده و از آنها مارقبت شود
- بهداشت ریوی اجرا شود
- مراقبت پوستی دقدق انجام گردد
- دارو های ضد خارش به بیمار داده شود .
اندیکاسیون های معمول دیالیز اورژانس
بدون توجه به علل نارسایی کلیه ( حاد یا مزمن ) شامل موارد زیر می باشد :
1- علائم بالینی سندروم اورمی ( تهوع ، استفراغ ، کاهش هوشیاری ، خونریزی از دستگاه گوارش ) Flapping Tremor
2- اسیدوز متابولیک مقاوم به درمان
3 - هایپر کالمی مقاوم به درمان
4 - هایپر ولمی ( ادم حاد ریه )
5 - پریکاردیال افیوژن
6 - هایپو یا هایپر ناترمی شدید
7 - Drug Toxication ( مسمومیت دارویی )
- دیالیز اورژانس به مدت 2 ساعت برای بار اول و در صورت نیاز به تکرار لازم است دیالیز روزانه انجام گیرد .
در صورت وجود هیاپوکالمی ممکن است تجویز پتاسیم 3 mmol/lit لازم باشد . در صورت نیاز اقدامات مربوط به دیالیز اورژانس برای بیمار انجام گیرد .